هرآنچيزي که مرا وسوسه کند يا مجبور کند و يا دلم را بلرزاند،
تا کاري خلاف اراده و نفس خويش انجام دهم،
مرا بنده و برده خويش ساخته است و اراده را از من گرفته است.
زماني که از کسي عصباني مي شويم و رفتاري نامطلوب از خود نشان مي دهيم برده آن فرد مي شويم که ما را عصباني کرده است!
زماني که در رانندگي فردي به حقوق ما احترام نمي گذارد و ما درصدد تلافي برمي آييم، برده آن فرد خاطي شده ايم!
زماني که با تبليغي به سمت چيزي مي رويم که به آن نياز نداريم و آنرا تهيه مي کنيم، برده آن تبليغ شده ايم!
زماني که هر پيامي را از شبکه هاي اجتماعي دنبال مي کنيم و مي خوانيم، برده بيهودگي شده ايم!
زماني که با ديدن ظاهر کسي يا چيزي دلبسته آن مي شويم، برده عشق بي حاصلي گشته ايم!
اما زماني که نورحقيقت را مي بينيم و به آن جذب مي شويم، برده حق و ملکوت او گشته ايم،
و در اين بندگي، زندگاني است، جاودانگي است، آزادگي است ...